بالاخره سکوت علی دایی شکست
به گزارش دیار سلمان، حتما قبول دارید که جای علی دایی در فوتبال ایران خالی است. کسی که بعد از آخرین تجربه مربیگری اش در سایپا دوبار تا راهنمایی تیم ملی ایران پیش رفته، اما درنهایت حالا در دفترش روزگار می گذراند. این در حالیست که بسیاری از باشگاه ها برای لیگ نوزدهم و بیستم خواستار سرمربیگری او روی نیمکت تیمشان بودند، چرا که گفته می شد محرومیت او به انتها رسیده است. ولی هیچکدام از این انتقال ها صورت نگرفت تا آقای گل فوتبال دنیا همچنان دور از مستطیل سبز به زندگی اش ادامه دهد. جدا از این اسطوره فوتبال کشورمان که با 109 گل رکورددار گل های ملی در تاریخ فوتبال دنیا است این روز ها کریس رونالدوی پرتغالی را بیش از هر زمان دیگری نزدیک به خودش می بیند چرا که او حالا فقط 7 گل تا رسیدن به رکورد دایی زمان احتیاج دارد. بر همین اساس در روز 13 آذر مصادف با روز ملی بیمه با شهریار فوتبال ایران پیرامون مسائل مختلف گفت وگویی داشتیم که در ادامه می خوانید:
* چند وقتی می گردد که علی دایی از فوتبال دور شده و جای خالی اش به شدت احساس می گردد می خواهم بدانم که آیا این غیبت خودخواسته است یا شرایط موجود باعث دوری شما از فوتبال شده است؟
نه. فکر می کنم جریان این دوری را تمام مردم خوب بدانند. زمانی که در سایپا بودم متاسفانه صدا و سیما قصد سو استفاده از این مساله را داشت. خیلی کوشش کرد تا به نوعی وجه من را در جامعه خراب کند. من همواره سالم کار کردم. به این نتیجه رسیدم که سالم زندگی کردن و سالم کار کردن در مملکت ما خیلی سخت شده است. من با مدیرعامل سایپا از سال 81 تا 84 سر یک مساله ای به مشکل خوردیم، کارمان به دادگاه کشیده شد؛ که خودم از قبل این اتفاق را پیش بینی می کردم. یک مثل معروفی است که می گوید: عدو گردد سبب خیر اگر خدا بخواهد این کاملا در خصوص من صدق می نماید. چرا که باعث شد من از فوتبال بیرون بیایم. واقعا جا دارد از تیم هایی تشکر کنم که سال جاری و سال گذشته آمدند دنبالم و دوست داشتند که با آن ها کار کنم. با اینکه فوتبال از بچگی عشق من بوده، اما صلاح دیدم که در این برهه زمانی، مدتی از آن دور باشم. چرا که معتقدم خیلی وقت ها باید از چیز هایی که دوست داری دل بکنی تا به یک سری چیز های دیگر برسی. خداراشکر این دوری باعث شد تا فعالیت های دیگرم و از همه مهمتر در زندگی خانوادگی ام به یک بالانسی برسم. در حال حاضر هم که از فوتبال دور هستم اصلا احساس بدی ندارم.
*مدت ها پیش گفته بودید تا زمانی که این آدم ها در فوتبال باشند جای من در این فوتبال نیست منظورتان از کلمه این آدم ها دقیقا چه کسانی بود؟
بله. همان هایی که یک سهم و سود عظیمی را در نبود من از فوتبال می برند. اولین بار است که این حرف را می زنم. قبل از اینکه آقای ویلموتس به تیم ملی بیاید و سرمربی گردد ما با آقای تاج در خصوص سرمربیگری تیم ملی صحبت کردیم. شاید ایشان الان بیایند و منکر شوند. ولی ما با ایشان صحبت کردیم و قرار بود تا دو روز بعد این خبر و توافق را علنی کنیم. ولی یک روز به اعلام توافق مان مانده بود که من در زیرنویس اخبار دیدم نوشته است مارک ویلموتس سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شد. من هم به ایشان تبریک گفتم. متاسفانه انتخاب های نادرستی که تا الان اجرا شده از همه لحاظ چه مالی و چه فوتبالی خیلی به ما صدمه زده است. آن ها می توانند بگویند که به من چنین پیشنهادی ندادند، ولی من هیچ وقت در زندگی ام دروغ نگفته ام. بعد از رفتن آقای ویلموتس هم دوباره با من در خصوص سرمربیگری صحبت شد که بعد از آن هم دوباره آقای اسکوچیچ سرمربی تیم ملی شدند. من جایی کار نمی کنم که شخص بالا دستی ام کسی باشد که هیچ اطلاعات فوتبالی ندارد آن وقت بخواهد به من امر و نهی کند. اصلا همچین چیزی را دوست ندارم. شما الان لطف کردید برای مصاحبه به دفتر ما آمدید اگر دقت نموده باشید بنده نه میز دارم نه جایگاه. اصلا هم در قید و بند این چیز ها نیستم. در حال حاضر هم احساس خیلی خوبی دارم. زندگی ام به همان روال عادی خودش بازگشته است که خدارا از این بابت بسیار شکر می کنم.
* متاسفانه چند وقت اخیر در تیم ملی شاهد اتفاقاتی بودیم. از بدهی سنگین ویلموتس گرفته تا خود انتخاب اسکوچیچ. شما در مجموع این مسائل را چطور ارزیابی می کنید؟ فکر می کنید آقای اسکوچیچ بتوانند در تیم ملی عملکرد پیروزیت آمیزی داشته باشند؟
من برای آقای اسکوچیچ آرزوی پیروزیت می کنم. موضوعی که خیلی برایم اهمیت دارد پیروزیت تیم ملی و شادی مردم کشورم است. چرا که در این اوضاع و احوال مردم ما شادی به غیر از این ندارند. اگر دقت نموده باشید تمام کار های غیرمسئولانه ای که در این مدت اجرا شده است یک سمت آن به وزارت ورزش مربوط می گردد. مثلا شما باشگاه استقلال را ببینید که چقدر باید تاوان مربی های آلمانی، ایتالیایی اش و بازیکنان خارجی اش را بدهد. یا مثلا پرسپولیس که با آوردن برانکو، کالدرون و بازیکنان خارجی بدرد نخور به همین وضع دچار شده است. متاسفانه افرادی را برای مدیریت در این باشگاه انتخاب کردند که مدیریت ورزش بلد نبودند. یکی از مسائل ما در ورزش ایران همین افرادی هستند که به عنوان مدیر انتخاب می شوند، ولی با ورزش بیگانه هستند؛ و بعد از انتخاب یکسری قراداد های ترکمنچای می بندند؛ که در نهایت پول از جیب این ملت می رود نه از جیب مدیرعامل، وزیر و رئیس فدراسیون. هیچکدام از آن ها مبلغی را از دست نمی دهند. این ها تصمیمات غیرمسئولانه ای بوده که رخ داده است. مثلا الان آقای گل محمدی در پرسپولیس همان کاری را انجام می دهد که برانکو آن را انجام داد. ولی آقای برانکو چقدر گرفته آقای گل محمدی چقدر گرفته است؟ این همه ما داریم تاکید می کنیم که باید در همه چیز خودکفا و متکی به خودمان باشیم. خودمان باید کارهایمان را پیش ببریم. اما چطور است که این مربیان می آیند و این پول ها از دست می رود! آیا این پول ها مبالغ کمی هستند؟ اگر بنشینیم و حساب و کتاب کنیم فکر می کنم بتوانیم با این مبالغ یک شهر کوچک را دوباره آباد کنیم. آن هم با این وضع مالی که این روز ها داریم. به نظرم ما تصمیمات غیرمسئولانه می گیریم که همین موضوع به فوتبال صدمه می زند. در خصوص آقای اسکوچیچ هم باید بگویم که برای ایشان آرزوی پیروزیت دارم. ما دو بازی بسیار سخت مقابل بحرین و عراق داریم که خوشبختانه در هر دو بازی هم از امتیاز میزبانی برخوردار هستیم. انشاالله تا آن موقع اتفاقات خوبی بیفتد و بتوانیم از حضور هواداران هم استفاده کنیم. چرا که این دو بازی را باید ببریم تا بتوانیم به دور بعد صعود کنیم. حیف است که تیم ملی ایران دور اول اوت گردد.
فکر می کنم ما میلیون ها یورو پول به یک مربی پرداخت کردیم که بیاید دو تا تیم رده چهارم آسیا را ببرد. حق است که این همه پول را صرف کنیم که دو تا تیم خیلی ضعیف را که بیشتر شبیه به شوخی بودند را ببریم. این ها برای کسی مثل من مایه شرم است. این همه جارو جنجال کردند در صدا و سیما، روزنامه ها و فضای مجازی نتیجه اش چه شد؟ چه خروجی داشت؟ چه اتفاقی افتاد؟ به غیر اینکه مثل سری قبل فقط پول مفت دادیم به آدم غیرمتخصص.
*از یحیی گل محمدی صحبت کردید، فکر می کنید تیم پرسپولیس که در آستانه برگزاری فینال آسیا است می تواند با هدایت یحیی به عنوان قهرمانی دست پیدا کند؟
بله. پرسپولیس پتانسیل قهرمانی را دارد. ولی متاسفانه از نظر من یک فوروارد تمام نماینده کم دارد. اگر آقای آل کثیر محروم نمی شد مطمئنا می گفتم که پرسپولیس 80 درصد شانس برای قهرمانی دارد.
*یعنی غیبت آل کثیر را انقدر موثر می دانید؟
بله. مطمئنا. چرا که پرسپولیس در چند مدت اخیر علیپور، طارمی و ترابی را هم از دست داده است. با احترامی که برای تمامی بازیکن های تیم و فورواردهایش قائلم، ولی در حال حاضر در تیم فورواردی که بتواند کار را تمام کند و در حد و اندازه نفراتی که نام بردم باشد وجود ندارد. اگر دقت نموده باشید می بینید که عیسی در چند بازی که حضور داشت یک تنه جور خط حمله را به دوش می کشید. خیلی بازیکن موثری بود. ولی با این حال فکر می کنم پرسپولیس می تواند قهرمان گردد. دوست دارم که از اینجا برای کادرفنی و بازیکنان تیم آرزوی پیروزیت کنم چرا که قهرمانی پرسپولیس آرزوی همه ما است.
* متاسفانه اخیرا در بین هنرمندان و ورزشکاران شاهد دعوا ها و جنجال های زیادی در فضای مجازی هستیم؛ که شما هم چندی پیش با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامتان به این موضوع اشاره کردید و گفتید: دوستان عزیزم این فوتبال و زندگی کوتاه ارزش این همه حاشیه، جدل و بی رحمی را ندارد. از همه فوتبالی ها می خواهم هوادار هر تیم و هر رنگی هستند حرمت ها را حفظ نمایند مخصوصاً در این روز های سخت که جامعه و خانواده ها درگیر مسائل بسیار عظیمتری هستند. این نوشته شما بسیار درست و به جا بود و خیلی به دل نشست لطفا کمی در این مورد برایمان شرح دهید؟
متاسفانه فضای مجازی باعث شده تا افکار مردم به بیراهه برود. چرا که ما برای هرچیزی فورا جوک درست می کنیم. عوض اینکه بنشینیم و فکرهایمان را روی هم بگذاریم و ببینیم که چطور می توانیم باری از روی دوش مردم برداریم و مسائل را حل کنیم. همش به دنبال حاشیه هستیم. در جهانیی که هیچکس از یک ساعت دیگر خودش خبر ندارد و زندگی به یک تار مویی بند است فکر نمی کنم ارزش داشته باشد که من مدام با این و آن کلنجار بروم. به نظرم فوتبال ارزش بی حرمتی ندارد. مثلا حالا که پرسپولیس به فینال آسیا راه پیدا نموده همه بیاییم یک دل و یک صدا در فضای مجازی از نماینده کشورمان حمایت کنیم و به بازیکن ها امید بدهیم. نه اینکه دنبال حاشیه باشیم. آن موقع که من این پست را منتشر کردم متاسفانه بعضی ها به من حمله کردند و گفتند: دایی که خودش با همه دعوا می کرد!
من همواره سر حقم دعوا کردم. من خودم یک طرف ماجرا بودم. ببینید آن هایی که داشتند دعوا می کردند چه کاره آن دعوا و بحث بودند به غیر از یک هوادار و کارشناس. در حال حاضر همه ما هوادار هستیم وقتی من سمت و پستی ندارم هوادار و کارشناس فوتبال محسوب می شوم. من همواره از حقم دفاع کردم و گذشت زمان هم به خوبی این را نشان داده است. شاید من خیلی در گذشته اشتباه نموده باشم، ولی تجربه الانم دیگر این اجازه را به من نمی دهد که آن اشتباهات را تکرار کنم. هیچوقت به کسی بی احترامی نکردم. ولی بعضی ها در فضای مجازی به همدیگر بی احترامی می نمایند که این اصلا زیبنده نیست. به شخصه مخالف بی احترامی هستم. اگر هر شخصی بحث و یا حتی نقدی دارد بیاید محترمانه صحبتش را مطرح کند. واگرنه بی احترامی من به آقای X چه یاریی به ما می نماید؟ آیا به غیر از این است که من فقط می خواهم خودم را چند صباحی در این فضا مطرح کنم و به هر قیمتی باقی بمانم!
* متاسفانه در هفته های گذشته ویدئویی از شما منتشر شد که در آن دزدی به هدف دزدیدن گردنبندتان به سمت شما هجوم می آورد. این ویدئو خیلی زود در فضای مجازی دست به دست شد و با واکنش های زیادی هم همراه بود. لطفا خودتان برایمان از این اتفاق ناگوار صحبت کنید.
بله. متاسفانه این نوع سرقت ها اخیرا خیلی زیاد شده است. اول از همه دوست دارم از نیروی انتظامی و آگاهی که شبانه روز در حال خدمت کردن به مردم هستند نهایت تشکر و قدردانی را داشته باشم. خدا را شکر یکی از دزدین را دستگیر کردند. ولی آن یکی فعلا فراری است. خوشبختانه گردنبندم را به من تحویل دادند. خیلی ها گفته بودند که چرا نیروی انتظامی فقط به کار علی دایی سریع رسیدگی می نماید؟ ولی اینطور نیست از این دو دزد 63 مورد دیگر در زمینه دزدی و خفت گیری شکایت شده بود. نیروی انتظامی آن ها را به وسیله فیلم هایی که پس از شکایت افراد دیگر ضبط و پیدا شده بود شناسایی و دستگیر نموده است. جدا از این نیروی انتظامی به من لطف داشته آیا دیگران منتظر بودند که به غیر از این چیز دیگری باشد؟ از زمانی که ماردونا فوت کرد تا همین حالا هم همگی دنبال دکتر و پرستارش هستند چرا که وکیل و خانواده او معتقدند که در رسیدگی پزشکی نسبت به دیگو کوتاهی اجرا شده است. پس کوچکترین حقی که امثال علی دایی در این مملکت دارند این است که نیروی انتظامی که در این موارد به شکایت همه مردم رسیدگی می نماید به کار علی دایی کمی سریع تر رسیدگی کند. البته با توجه به 63 شاکی دیگر از این دو دزد کار پرونده و رسیدگی به آن ها کمی جلوتر افتاد. متاسفانه همانطور که پیش تر گفتم فضای مجازی طوری شده است که هر کسی به هر چیزی کار دارد. خیلی ها نوشته بودند خوب شد؛ علی دایی وضعش خوب است حالا از او دزدیدند که دزدیدند. این دسته از کامنت ها فقر فرهنگی ما را نشان می دهد. جامعه ای که فقر مالی داشته باشد امیدی به حل شدن مشکلش است، اما جامعه ای که فقر فرهنگی داشته باشد به هیچ عنوان نمی تواند خودش را اصلاح کند. به غیر از فقر مالی که گریبان خیلی ها را گرفته عظیم ترین معضل ما فقر فرهنگی مان است. متاسفانه بعضی شعار می دهند و می گویند که ما فرهنگ 1400 ساله داریم. ما فرهنگ 1400 ساله نداریم ما تاریخ 1400 ساله داریم. اشتباه می گیرند. فرهنگ یک چیزی است که باید از خانواده ها شکل بگیرد. مثلا همه ما در خیابان رانندگی می کنیم، ولی کدام یک از ما اصول درست رانندگی را رعایت می نماید یا اصلا فرهنگ آن را دارد؟
*یکی از دزدانی که دستگیر شد در اعترافاتش گفته بود: به دلیل استفاده بیش از حد مواد مخدر نتوانسته تشخیص بدهد که سوژه مورد نظر شما هستید؟ آیا این صحت دارد؟
بله. البته من به خاطر کرونا آن روز ماسک زده بودم. گویا در اعترافاتی که از دزد گرفتند او گفته: من را به همین دلیل نشناخته است. زمانی که سوار موتور شده و دیده که مردم داد می زنند تازه متوجه شده که من علی دایی هستم. البته وقتی یک نفر از مواد مخدر توهم زایی مثل شیشه استفاده می نماید نمی توان توقع بیشتر از این را هم داشت. آن دزد دو بار می خواست با قمه به شکمم بزند که خداراشکر به موقع عقب عقب رفتم. از یک طرف نگران همسرم که داخل ماشین نشسته بود و از طرف دیگر هم خیلی نگران دختر بودم. شانس آوردم که دخترم خیلی سریع به داخل دفتر رفت واگرنه نمی دانم چه پیش می آمد. خداراشکر هر چه بود به خیر گذشت.
متاسفانه یکی از مسائل اساسی کشور ما مواد مخدر است. معتقدم که هر کدام از ما باید برای مبارزه با این معضل به نوعی به ستاد مبارزه با مواد مخدر یاری کنیم. تمام این آقایانی که 90 درصدشان با بی رحمی تمام دزدی می نمایند شرایط عادی ندارند. بیشتر آن ها شیشه و مواد مخدر مصرف می نمایند. در آن صحنه دزدی همسرم داخل ماشین نشسته بود و دخترم را هم می خواستم به داخل دفتر محل کارم بیاورم که مورد هجوم وحشیانه دزدان قرار گرفتم؛ که این نشان می دهد آن شخص شرایط عادی نداشته است. ما باید به نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با مواد مخدر یاری کنیم. تا تعداد افراد معتاد و بزهکار در جامعه کم گردد سلامت دوباره به کشورمان بازگردد. ما فقط در حال شعار دادن هستیم. ما برای جوانان مان چه کار هایی کردیم چه شرایطی را برای آن ها فراهم کردیم؟ بالاخره شما باید یک سرمایه گذاری انجام دهید که بعد از آن منتظر یک خروجی خوب باشید.
* بحث اقتصاد شد. آقای دایی امروز روز ملی بیمه است. اصلا فکر نمی کردم شما در عرصه بیمه هم فعالیت داشته باشید ...
بله. بنده دوستان بسیار خوبی در بیمه البرز و ایران دارم. به همین خاطر حدود ده سالی است که در این صنعت با خیلی از کارخانه ها و شرکت های عظیم همکاری می کنم. خدا را شاکرم که تا به اینجا کار فعالیت ما پیروزیت آمیز بوده است. قطعا خودتان بهتر می دانید که بیمه صنعت بسیار عظیم و مهمی است. همه ما به نوعی با این صنعت سروکار داریم؛ که حداقل آن بیمه کردن خودرو های شخصی مان است. بدون شک همه کسانی که در این صنعت کار می نمایند اعم از کارخانه جات، پالایشگاه، پتروشیمی ها احتیاج مبرم به بیمه دارند چرا که خدای نانموده در زمان اتفاقات ناگوار بیمه می تواند به یاری آن ها بیاید. ما هم در هر دو شعبه دفترمان در تهران و اردبیل یک سری کارمند داریم. همین که یک عده از این راه شاغل شدند نوعی کارآفرینی محسوب می گردد و برای من جای خشنودی دارد.
باید اقتصاد کشور ما رونق پیدا کند تعداد مشاغل، کارخانه جات و تولیدی ها بیشتر گردد تا بتوانیم نیروی کار بیشتری را جذب کنیم. زمانی که کاری وجود ندارد بزهکاری در یک جامعه بالا می رود. این اولین بار نیست که چنین اتفاقی برایم رخ می دهد چند سال پیش هم مشابه همین موضوع برایم رخ داد؛ که خوشبختانه آن موقع نتوانستند زنجیرم را از من بدزدند. گردنبندی که دزدین قصد داشتند از من به زور بگیرند هدیه همسرم بود که خیلی برایم ارزشمند است. من کوشش کردم به اینجا برسم که حالا از شرایطم استفاده کنم. همواره گفتم که از 12 سالگی کارگری کردم، درس خواندم، در کنارش فوتبالم را هم بازی کردم و سختی های زیادی را در این راستا متحمل شدم. از خیلی چیز ها گذشتم که به اینجا رسیدم یک شبه که نمی گردد به این همه چیز دست پیدا کرد.
من 30-40 سال از بهترین زمان های زندگیم را صرف هدفم کردم. الان باید نتیجه اش را بگیرم اگر قرار باشد که الان هم نتیجه اش را نبینم پس کی باید این اتفاق بیفتد؟ از من خیلی بهتر در این فوتبال وجود داشت. اما من یکسری خصوصیات داشتم که آن ها نداشتند من راحت از خیلی چیز ها گذشتم. اما رفیق هایم نمی توانستند بگذرند. حالا هم که به اینجا رسیدم اول از همه خداراشکر می کنم چرا که او به من یاری کرد در کنارش مردم خوب کشورم هم همواره دعایم کردند. همین که در زندگی ام به کسی بدهکار نیستم و دین کسی به گردنم نیست، مال حرام در زندگی ام نیاوردم حق کسی را نخوردم باعث افتخارم است.
* همانطور که خودتان هم پیش تر گفتید شما با سختی بسیاری به اینجا رسیدید خیلی کوشش کردید و از هدفتان دست نکشیدید. برای خودم و تمامی جوانانی که شما را دوست دارند می پرسم متاسفانه عده ای از جوانان این روز ها هدف های عظیمی را معین می نمایند، ولی تا شکست می خورند فورا ناامید می شوند از هدفشان دست می کشند، دوست دارم نصیحتی به آن ها بکنید؟
راستش خودم را کوچک تر از آن می دانم که بخواهم نصیحتی به کسی بکنم. ولی معتقدم که زندگی هر آدمی را اعتقادتش می سازد. این اعتقادات است که آدم را در شرایط سخت حفظ می نماید. اعتقاد است که به آدم نشان می دهد اگر از این راه رفتم و نشد از یک راه دیگر می روم. ما باید هدف هایمان را درست انتخاب کنیم. اگر هدفمان اشتباه باشد، می لغزیم و از خیلی جا های دیگر سر در می آوریم. خداراشکر همواره خانواده و دوستان خوبی را در کنارم داشتم. از زمانی که ازدواج کردم همسرم عظیمترین مشوق و همراهم بوده است. جدا از آن دوستان بسیار خوبی دارم که هر زمان که خواستم راه را اشتباه بروم به من یادآوری کردند که راه درست کجاست. هیچ وقت از آن ها ناراحت نشدم همواره از هدایت ها و نقدهایشان استقبال هم کردم. ولی عده ای هستند که وقتی اشتباهشان را می گویی ناراحت می شوند و اصلا گوش نمی نمایند.
*یعنی علی دایی انتقادپذیر است؟
بله. صددرصد. انتقاد را می پذیرم. درحال حاضر در شرکت بیمه کار می کنم. با وجود اینکه به نوعی این حرفه به رشته تحصلیم هم مربوط می گردد، ولی باز هم دارم یاد می گیرم. چه ایرادی دارد؟ متاسفانه کسانی که فکر می نمایند همه چیز را می دانند هرگز پیروز نمی شوند. همواره گفته اند: ز گهواره تا گور دانش بجوی این کاملا درست است باید همواره یاد بگیری به نظرم برای یادگیری اصلا زمان و محدوده تعیینی وجود ندارد. جدا از این کوشش و پشتکار انسان خیلی اهمیت دارد. این که تو کوشش کنی و ناامید نشوی خیلی مهم است. من در این مدت یک عمل خیلی سخت داشتم به این خاطر که پزشکان شکمم را دستکاری نموده بودند. دوباره یک عمل دیگر انجام دادم. تازه بعد از این عمل ها بود که توانستم به خارج سفر کنم و در بهترین تیم های اروپایی فوتبال بازی کنم. متاسفانه انسان ها تا یک اتفاق کوچک برایشان می افتد فورا خودشان را گم می نمایند. ولی من معتقدم اعتقاداتم و افرادی که در کنارم بودند خیلی در شرایط سخت به من یاری کردند که دوباره سرپا بایستم و ناامید نشوم. دوستانی که آدم انتخاب می نماید خیلی مهم است. معتقدم که خیلی وقت ها ما دوستانمان را اشتباه انتخاب می کنیم. برای من هم پیش آمده، ولی خوشبختانه فورا متوجه شدم و آن فرد را از زندگی ام خط زدم. واقعا همواره برای اینکه خودم و خانواده ام همگی در سلامت کامل به سر می بریم، کسی هم از ما طلبی ندارد و تمام عمرم با آبرو و حیثیت زندگی کردم خدارا صد هزار مرتبه شکر می کنم. مثلا چند وقت پیش زمانی که برای بازی به رشت رفته بودیم یک شخصی که هنرپیشه بود ادعا کرد که من او را کتک زده ام. 20:30 هم فورا این خبر را پخش کرد. چطور ممکن است که دادگاه محکوم و فقط آن فرد را جریمه مالی کند. بدون اینکه اصلا با من صحبت گردد و کسی نظر من را بخواهد. یا مثلا طی دوسالی که سایپا بودم مدام می گفتند که دایی قرارداد 1 میلیارد و 200 میلیون تومانی دارد.
ولی نمی گفتند که من یک پیشنهاد کاری 7 میلیاردی را رد کردم. فقط به این خاطر که رفیقم مدیرعامل شده بود با یک میلیارد و دویست به این تیم پیوستم. اساسا مسائلی را عنوان کردند که غیر حرفه ای بود. ولی خداراشکر کار من را راحت کردند چرا که دیگر با صدا و سیما مصاحبه نمی کنم. چون دوسه بار چنین اتفاقاتی افتاده. خیلی وقت است با کسانی که بخواهند راجب من اشتباه صحبت نمایند کاری ندارم. شما می توانید نقدم کنید، ولی باید آن را درست، مودبانه در چارچوب و بدون غرض ورزی انجام دهید. چرا که در غیر این صورت موضع شما برایم کاملا تعیین است.
* اسم مارادونا هم آوردید بدون شک خبر فوت او یکی از دردناک ترین اتفاقات برای فوتبال دوستان سراسر جهان بوده دوست دارم نظرتان را در خصوص او به مخاطبان ما بگویید؟
مطمئنا از لحاظ فنی مارادونا هرگز تکرار نخواهد شد. درست است که بعد از او مسی آمد، اما به نظرم نتوانست عین مارادونا گردد. متاسفانه مارادونا برعکس استعدادش در فوتبال در مسائل اجتماعی و زندگی خصوصی اش خیلی مسائل را نادیده گرفت. بعد ها خودش در سنین بالا به این نتیجه رسید که خیلی اشتباه نموده است. مثلا او می توانست از لحاظ فنی و فوتبالی برای جوانان فوتبال دوست و بازیکن الگو بسیار مناسبی باشد، ولی از خیلی جهات به دلیل اشتباهاتش اصلا الگوی مناسبی نبود. فکر می کنم تنها کسی که کمی می توانست به او شباهت داشته باشد مسی است.
زمانی که که خبر ترخیصش از بیمارستان را شنیدم و اینکه در سلامت کامل به سر می برد خیلی خشنود شدم. ولی خبر فوت او بدون شک یک حادثه ناگوار و یک اتفاق تلخ برای جامعه فوتبال بود چرا که دیگر بازیکنی مثل دیگو در فوتبال تکرار نخواهد شد.
* همواره گفته اید که اگر کریس رونالدو رکورد شما را در تعداد گل های ملی بشکند خشنود می شوید و باعث افتخارتان است که این رکورد به دست ستاره ای مثل او شکسته گردد آیا فکر می کنید رونالدو بتواند به این مهم دست پیدا کند؟
معتقدم هرچه خدا بخواهد همان می گردد. ولی رکورد برای شکستن است. کدام رکورد بوده که تابه حال دست نخورده باقی مانده باشد؟ بالاخره یک روز هر کسی رکورد شخص دیگری را می زند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم چه بهتر که این رکورد به دست بازیکن عظیمی مثل رونالدو شکسته گردد. به نظرم کریس می تواند در بازی های ملی باقی مانده به این مهم دست پیدا کند.
*آینده فوتبال ایران رو چطور ارزیابی می کنید آیا امیدی به بهبودی شرایط فوتبال مان می بینید؟
آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است. شما دیگر دارید همه چیز را می بینید. فوتبال یک بخش مالی بسیار عظیم است. چند روز پیش بازی شاختار دونتسک را با رئال تماشا می کردم. شش بازیکن برزیلی داشتند در یک تیم اوکراینی بازی می کردند. شما اصلا می دانید برزیل از صادرات فوتبالیست در جهان چقدر درآمد دارد؟ یک زمانی شنیدم که به اندازه نفت ایران از این صادرات سود می برد. متاسفانه در کشور ما هر فوتبالیستی یک اتفاقی برایش افتاده که در طی آن وارد این حرفه شده است. مثلا خداداد عزیزی از آموزشگاه فوتبال وارد فوتبال شده است؟ همینطور کریم باقری و مهدی طارمی طی یک اتفاقی وارد فوتبال شدند. برای من قبولی دانشگاهم علت ورودم به فوتبال بود. در تیم دانشگاه خوب بازی می کردم که تیم های تهرانی آمدند دنبالم و خواستند تا برایشان بازی کنم. ما اتفاقی اینجا هستیم هیچکدام از ما اصولی به اینجا نرسیدیم. ما آموزشگاه فوتبال خاصی نداریم که بخواهد استعدادیابی کند و افراد شناسایی شده را آموزش و پرورش بدهد. خیلی ها مخصوصا در بخش استعدادیابی فدراسیون مدعی این موضوع هستند. ولی خروجی آن چه بوده است؟ در این همه سال یک خروجی درست به ما نشان بدهد تا ببینیم؟ تا تمام باشگاه هایمان خصوصی سازی نشوند، روی پای خودشان نباشند، حق پخش تلویزیونی نداشته باشد، تبلیغات دست خودشان نباشد و ورزشگاه اختصاصی نداشته باشند وضع فوتبال ما همین است؛ و از همه مهمتر تا زمانی که مدیرانی با دانش فوتبال و متخصص سرکار نیایند شرایط ما همین خواهد ماند.
*بهترین بازیکن لیگ ایران به نظر شما چه کسی است؟
خیلی ها هستند. مثلا ما بازیکن های زیادی داریم که در لیگ های اروپایی روسیه، بلژیک، پرتغال و حتی در تیم های قطری بازی می نمایند همگی آن ها عملکرد خوبی دارند. در لیگ ایران هم خیلی از بازیکنان به واسطه اینکه خوب فوتبال بازی می نمایند استحقاق لژیونر شدن را دارند. من هم از نمایش تمام آن ها لذت می برم و وجود آن ها را افتخاری برای کشورم می دانم. اما نمی توانم اسم شخص خاصی را بیاورم. چرا که بیشترشان از دوستان خیلی خوبم هستند و آن ها را از صمیم قلبم دوست دارم.
منبع:ورزش سه
منبع: فرارو