طراحی داخلی باغ ویلا: قورباغه پرحاشیه با ساختار کاملا عجیب و متفاوت
به گزارش دیار سلمان، خبرنگاران: قورباغه که در چند هفته اخیر زمان های متفاوتی برای انتشارش اعلام شده بود و حواشی ای هم در پی داشت در نهایت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی منتشر شد.
جهت دریافت خدمات طراحی داخلی باغ ویلا با گروه ساختمانی آبان در ارتباط باشید. گروه آبان با سالهای تجربه طراحی معماری و ساخت و مشارکت در پروژه های ساختمانی ویلا و باغ کوچک و بزرگ بهترین انتخاب جهت مشاوره و اجرا میباشد.
تیتراژ شروعین سریال به شدت یادآور سریال کارآگاهان حقیقی است. نمایش چهره ها و تصاویر تو در توی سکانس های مختلف در این چهره ها و موسیقی آرام و مجذوب نمایندهی که در پس زمینه این تیتراژ وجود دارد، هر تماشاگری را یاد تیتراژ این سریال تاریک و کارآگاهی مجذوب نماینده سالهای پیش می اندازد.
قسمت اول قورباغه آفریقا نام گذاری شده است که اشاره ای به اولین ساخته سینمایی هومن سیدی دارد. بعلاوه این قسمت برداشتی است آزاد از la Haine یا نفرت، فیلمی فرانسوی ساخته متیو کاسوویتس است همین برداشت آزاد است که زمزمه هایی را مبنی بر تقلیدی و کپی بودن قورباغه بر سر زبان ها انداخته است.
داستان نفرت با بازی وینسنت کسل در نفش وینز و دو دوست دیگر یک روز بعد از شورشی منطقه ای در پاریس روایت می گردد. شورشی بر علیه پلیس که منجر به گم شدن یک هفت تیر می گردد و به دستان وینز و دوستانش افتاده است. این سه دوست که بیست و چهار ساعت از زندگی روزمره و گشت و گذارهای بی هدفشان را می بینیم، مرتبا خود را تحت نظر گشت پلیس و تفتیش می بینند. سکانس شروعین فیلم با مونولوگی از وینز شروع می گردد و پایانش هم همینطور است.
باران نیلی در روزنامه ایران نوشت: قورباغه در همان قسمت اول این پیغام را به مخاطب می دهد که با یک سریال متفاوت روبه روست؛ قصه اش عجیب و ساختارش از قصه حتی عجیب تر است. دوربین خیلی جاها دنبال بازیگران می رود و سکانس پلان هایی را به تصویر می کشد که دیالوگ وار پشت هم چیده شده اند. بازیگرها در قصه غرق شده اند و آ نقدر روان حرف ها را یکی پس از دیگری به هم می گویند که مخاطب حس می نماید در یک قدمی اش بحثی در جریان است؛ انگار هیچ چیزی از قبل ضبط نشده و همه چیز در همان لحظه اتفاق می افتد.
ساخته تازه هومن سیدی، مثل تمام کارهای دیگرش یک برچسب معین دارد؛ ساختار عجیب و متفاوت. تیتراژ، موسیقی، نحوه فیلمبرداری، دیالوگ ها، بازی ها و همه چیز در یک خط و مرزی قرار گرفته که با بسیاری از سریال های ایرانی فرسنگ ها فاصله دارد. قصه از جایی شروع می گردد که مخاطب انتظارش را ندارد و بیشتر از آن در جایی تمام می گردد که مخاطب انگشت به دهان می ماند با یک مشت ابهام و علامت سوال.
فرهاد یلدا در روزنامه همشهری نوشت: در قسمت اول قورباغه با سریالی روبرو شدند که گویی کاراکترهایش را از دل همان بچه های مغزهای کوچک زنگ زده به اکباتان فراخوانده است تا در گیرایی علف و سیگار و عقده، روایت تازهی را شروع نمایند که خیلی ها منتظر تماشایش بودند. قورباغه در قسمت اول با دوربین روی دست شیطان و تکیه کلام های متعدد و شیطنت آمیز یک قتل را روایت کرد و یک دزدی برنامه ریزی شده و چندین دله دزدی را. هومن سیدی در ساخته هایش می کوشد به زبانی منحصربه فرد در روایت قصه آدم هایش دست یابد و هرچند مثلا در تجربه فیلم مغزهای کوچک زنگ زده برای این هدف به نتایج خوبی دست یافت اما لااقل در نخستین قسمت قورباغه هنوز دچار بلاتکلیفی است.
استفاده از روش های تکراری جذب مخاطب برای قسمت های بعد نظیر به تصویر کشیدن قتل کاراکتر رامین با بازی صابر ابر هم شاید از آن تجربه های نه چندان موفقی باشد که بارها و بارها در سریال هایی با تم جنایی آزموده شده و حالا سیدی دوباره آن را تجربه نموده است. درباره غافلگیری نخستین قسمت قورباغه اما هیچ چیز به مقدار موسیقی و ترانه پخش شده در میانه سریال مجذوب نماینده نبود. در میانه سریال ناگهان صدایی آشنا و مدت ها خاموش خواند: چک می زنم خوابم بپره و این صدا وقتی با نام های تیتراژ مطابقت داده شد غافلگیری تکمیل شد. یاسر بختیاری یا همان یاس، رپر محبوب.
اما قسمت دوم با نام سگ ها را بکش حتی کمی بیشتر از قسمت اول آفریقا هیجان زده تر به نظر می رسد. هیجان زدگی که در شروع میخکوب نماینده است اما به مرور ضعف هایش را نشان خواهد داد.
آرش پارسا پور در ویجیاتو نوشت: قسمت دوم قورباغه به معنای واقعی یک پسرفت حسابی است. بهانه هایی که سریال برای زنده ماندن شخصیت صابر ابر با خود به همراه دارد، بیش از هر چیز توهین به شعور مخاطبین است. سریال در این وادی هم سعی می نماید منطقی جلوه کند و با دلایلی چون غلطت خون بالا و قلب در سمت راست بودن می خواهد بگوید که این کاراکتر نزدیک به 24 ساعت پس از شلیک به کنار مغزش و قلبش زنده مانده است و هوشیاری خود را کاملا حفظ نموده است.
منبع: برترین ها